
نشست گروه زبانها و گویشهای ایرانی، بیست و سوم اردیبهشتماه، با حضور عبدالنبی ستارزاده، رستم وهابزاده، عبدالقیوم قویم و سید حسین فخری در تالار دکتر گلگلاب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ابتدای این نشست مجید طامه، مدیر گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: امسال تصمیم گرفتیم در فرهنگستان زبان و ادب فارسی دامنۀ مطالعاتمان را دربارۀ زبانها و گویشهای ایرانی گسترش دهیم و مقدماتی را برای گردآوری و ثبت گویشهای تاجیکستان و افغانستان و همکاریهای پژوهشی مشترک فراهم آوریم.
عبدالنبی ستارزاده نیز در این نشست گفت: اگر بخواهم دربارۀ گویشهای تاجیکی و زبان فارسی تاجیکی حرف بزنم باید بگویم که یکی از شاخههای آموختهشده همین تحقق و گردآوری گویشهای زبان فارسی تاجیکی است که در این سالها کارهای زیادی روی آن صورت گرفته است. البته از سالهای گذشته جمعی از متخصصان در آموزش گویشهای زبان فارسی تاجیکی سهم زیادی داشتهاند و این موضوع به پرورش محققان دیگر نیز منجر شده است. علاوهبر پژوهشگران تاجیک محققانی از کشورهایی چون روسیه هم در این سالها در این حیطه فعالیت کردهاند، ولی غالب پژوهشها به زبان تاجیکی بوده است. بهعنوان مثال، در زادگاه رودکی، بهخصوص خجند و همچنین قزاقستان، قرقیزستان، سمرقند، بخارا و… تحقیقاتی ازسوی محققانی در این زمینه انجام شده و کتابها و شرحهایی هم دراینباره نوشته شده است.
او اضافه کرد: درواقع از سال ۱۹۶۷ میلادی به این طرف، فرهنگ گویشها هم درتاجیکستان شکل گرفت که توانست در حفظ زبان فارسی تاجیکی نقش داشته باشد. ما در حال تدارک کار بر روی فرهنگهای خاصه و ویژه هم هستیم. به نظرم مهمترین کار این است که بر این اندیشه باشیم که چگونه تحقیقات مشترک در منطقه داشته باشیم. زمان آن رسیده است که در افغانستان و جاهای دیگر کارهای مشترکی از منظر پژوهشی انجام دهیم و گویشهای تاجیکی، افغانستانی و ایرانی را شناسایی کنیم. چون بهلحاظ زبانی اشتراکات زیادی با یکدیگر داریم.
رستم وهابزاده، از دیگر سخنرانان این نشست، با تأکید بر اینکه زبان همواره مهمترین عنصر نزد ملتها بوده است گفت: آنچه مسلّم است این است که اشتراکات گویشها و زبانها بین کشورهای همسایه باید مورد شناخت و بررسی قرار بگیرد. در کنار آن، جا دارد که بیش از پیش به زبان فارسی تاجیکی توجه شود. بهخصوص اینکه امروز زبان فارسی تاجیک با آنچه در زبان محاورۀ مردم عادی است دارای تفاوتهایی است. همچنین معتقدم باید یک کتاب دستور زبان فارسی تدوین شود تا نهتنها برای تاجیکستان، که نزد تمام فارسیزبانان قابلاستفاده باشد.
او اضافه کرد: ساختن یک زبان فارسی سلیس و ساده برای تمام فارسیزبانان تا حدودی امروز محقق شده و البته کارهایی هم دراین زمینه انجام شده است. آنچه برایم جالب است این است که برخی از واژگانی که در آثار ادبی کلاسیک ایران به کار رفته است درگویش مردم تاجیکستان نیز به کار گرفته میشود. مثل دیری نپاییدن، که ما را به یاد این جملۀ سعدی میاندازد که فرموده: آنچه نپاید دلبستگی را نشاید. البته درکلام محاورۀ مردم تاجیکستان از این واژهها بسیار استفاده میشود که در اینجا مجال یادآوری همۀ آنها نیست. ما از ده سال پیش مجلهای به نام «رودکی» منتشر کردهایم که مختص حکایتهای تاجیکی است. تمهیداتی اندیشیده شده تا زبان این داستانها برای تمام خوانندگان فارسیزبان قابلدرک باشد. یک گروه اینترنتی هم راهاندازی کردهایم که «درست مینویسم» نام دارد و هر روز کارداران (کاربران) ما در این فضا مطلب مینویسند و دربارۀ معنای لغاتی که نمیدانند از یکدیگر میپرسند.
این پژوهشگر ادامه داد: بااینحال، اطمینان دارم که آموزش و شناسایی گویشها میتواند به اشتراکات فرهنگی بیشتر بین کشورها منجر شود. در سالهای اخیر، بیش از گذشته، مردم تاجیک با آثاری چون اشعار اخوان ثالث و یا رمانهای معاصر ایرانی، مانند کلیدر، آشنایی پیدا کردهاند که اتفاق خوشایندی به شمار میرود. رواج زبان فارسی اهمیت زیادی دارد؛ چراکه نسلهایی که این ذخایر ارزشمند را تا امروز حفظ کردهاند، بههرحال از دنیا میروند و این میراث باید به نسل جوان منتقل شود.
مجید طامه نیز در این نشست اشاره کرد: ما در این سالها دربارۀ گویشهای افغانستان فعالیت رسمی انجام ندادهایم؛ هرچند، تلاش کردهایم تا با بهرهگیری از دانشجویان افغانستانی در این مسیر قدم برداریم که هنوز به دوام و قوام کافی نرسیده است؛ برای نمونه گردآوری زبان پشتو و گونههای فارسی هرات و کابل را به دانشجویان افغانستانی پیشنهاد دادهایم. خوشبختانه محققان غربی تا امروز آثار متنوعی دربارۀ گویشهای افغانستان تألیف کردهاند، ولی با توجه به تحولات زبانی، نیاز داریم تا باز هم پژوهشهای گستردهتری در این زمینه انجام دهیم.
عبدالقویم قویم از دیگر سخنرانان این نشست گفت: همانطور که اشاره شد، مسئلۀ زبان در زندگی انسانها امر مهمی به شمار میرود. بهویژه دربارۀ زبان فارسی که برخی آن را فارسی، برخی آن را دری، بعضی تاجیکی و برخی دیگر فارسی تاجیکی گفتهاند. بهجز استاد یمین که خودش هم عضو فرهنگستان بود دیگر کسی را سراغ نداریم که درزمینۀ گویشها و زبان فعالیت کرده باشد. در افغانستان هم کارهای پراکندهای صورت گرفته است. بهعنوان مثال، این لهجهها یک بار توسط یک دانشمند خارجی کار شد و او سالها در افغانستان زندگی و پژوهش کرد تا در این باره بنویسد و مجموعۀ فعالیتهای خود را در قالب آرشیوی معتبر در دانشگاه کابل به یادگار بگذارد، اما افسوس که تمام این داشتهها براثر جنگهای داخلی از بین رفت، وگرنه قرار بود که اطلس این زبانها هم شکل گیرد که متأسفانه این موضوع به حقیقت نپیوست.
او تصریح کرد: هرات و تربت جام بهلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و از جهات دیگر اشتراکاتی بین زبان افغانستان و ایران وجود دارد. گذشته از اینها، ما هنوز در افغانستان ترکیباتی داریم که نیمی فارسی است و نیمی از آن مغولی است. مثلاً به مکان نگهداری و پرورش اسب «اختهخانه» گفته میشود، چون اخته به معنی اسب است. یا کلمات روسی مثل پامادور که به معنی گوجهفرنگی است، در زبان ما وجود دارد. امروز زبان فارسی دومین زبان اسلام است و در مسیر حفظ این زبان باید تمام قوای خود را به کار بگیریم.
سیّد حسین فخری، از دیگر پژوهشگران افغان در این نشست، در سخنانی تأکید کرد: تا امروز کارهایی در حفظ گویشها و زبان فارسی در افغانستان انجام شده، ولی اغلب این حرکتها ناقص ماندهاند. شاید یک دلیل این مسئله در این باشد که اصولاً افغانستان هیچوقت بهلحاظ سیاسی ثبات نداشته و این مسئله در شکلگیری اندک کتابهایی دربارۀ گویش و زبان تأثیر منفی داشته است.
در پایان این نشست، مجید طامه در توضیح عملکرد گروه زبانها و گویشهای ایرانی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: گروه ما زبانهای ایرانی را از دورۀ باستان مورد بررسی قرار داده و در این حوزه عمدتاً پژوهشهای لغوی را مدنظر داشته است. فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی در پنج جلد و واژهنامۀ موضوعی زبانهای باستانی ایران ازاینجملهاند. بخش دیگر فعالیت ما به گنجینۀ گویشهای ایرانی اختصاص دارد. ما برای این گنجینه یک راهنما تنظیم کردهایم که در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است. در قالب این گنجینه نزدیک به ۲۰۰ گونۀ زبانی را در ایران جمعآوری کردهایم. برای مثال، از استان فارس ۸ دفتر، از اصفهان ۴ دفتر، از مازندارن ۲ دفتر، از گیلان ۱ دفتر، از استان خراسان ۱ دفتر، از استان کرمانشاه ۱ دفتر، از منطقۀ زاگرس ۱ دفتر، از خوزستان ۲ دفتر و… . علاوهبراین، تکنگاشتهایی را هم در این مدت منتشر کردهایم که ازجملة آنهاست «گویش اردستانی»، «ادبیات شفاهی مردم دوان»، «فرهنگ مصادر تاتی، تالشی و گیلکی» و…، امیدوارم رویکرد فرهنگستان در این زمینه، درکشورهای همسایه هم دنبال شود.