شیرین عاصمی
دوشنبه، بیست و یکم خردادماه ۱۴۰۳، چهارصد و هشتاد و دومین نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با حضور اعضای پیوسته و وابستۀ شورای فرهنگستان و به ریاست دکتر غلامعلی حداد عادل در تالار دکتر شهیدی برگزار شد.
دستور جلسۀ این نشست ایراد خطابۀ ورودی دکتر امید طبیبزاده، عضو پیوستۀ جدید شورای فرهنگستان، با موضوع «دستور خطّ فارسی شکسته» بود.
دکتر طبیبزاده در ابتدای سخنان خود از حُسن اعتماد اعضای شورای فرهنگستان تشکر کرد و گفت: «ابتدا مفاهیمی چون شکستهنویسی، گفتارینویسی، دستور خط، و دوزبانگونگی را تعریف میکنم، سپس به طرح مسائلی میپردازم مانند اینکه چرا به دستور خط فارسی شکسته نیاز داریم، مدخلهای فرهنگ املایی خط شکسته چگونه و از چه مآخذی باید تهیه شود، صورتهای شکسته براساس چه موازینی باید ضابطهمند شود؟ انواع صورتهای شکسته فارسی کدامند و برخورد فرهنگهای فارسی با صورتهای شکسته چگونه بوده و چگونه باید باشد.»
وی در ادامه دربارۀ صورت شکسته، شکستهنویسی و گفتارینویسی افزود: «صورت شکسته عبارت است از شکل نوشتاری کلمه یا پسوند یا پیبستی که اولاً مبین تلفظ سبک گفتاری فارسی باشد و ثانیاً معادل آوایی سالمی در فارسی رسمی و معیار داشته باشد. برخی موارد نیز به سبک گفتاری تعلق ندارند بلکه به سبک ادبی یا کهن یا یکی از گونههای گویشی فارسی تعلق دارند. گفتارینویسی و شکستهنویسی اصطلاحی است تقریباً مربوط به تمام زبانها، اما شکستهنویسی در خیلی زبانها وجود ندارد.گفتارینویسی به امکان استفاده از چهار ویژگیِ زبانِ گفتار نحوی، صرفی، واژگانی و آوایی در نوشتار اطلاق میشود که از این میان مورد چهارم را «شکستهنویسی» مینامیم. یعنی «شکستهنویسی» زیرمجموعه ویکی از انواع «گفتارینویسی» است.»
دکتر طبیبزاده در ادامه دربارۀ لزوم تدوین دستور خط اظهار داشت: «دستور خط عبارت است از مجموعۀ قواعدی که به وحدت نگارش لغات و صورتهای دستوری در یک جامعۀ زبانی توجه دارد و وظیفۀ آن از میان برداشتن تفاوتهای فردی و لهجهای درنگارش و تلفظ لغات است. اهمیت دستور خط خاصه در دورۀ اخیر آشکار میشود که در آن استفاده از ماشینهای جستوجوگر، نرمافزارهای تبدیل متن به گفتار، ترجمۀ ماشینی و فرهنگهای عظیم الکترونیکی لزوم استفاده از دستور خط واحد و یکدست را صدچندان کرده است. همانطور که گفتیم ما دو گونه معیار داریم، یکی گونۀ معیار رسمی که خوشبختانه دستورخط آن با عنوان دستور خط فارسی به بهترین شکل ممکن تهیه شده و مهمتر از آن، جا افتاده است و دیگری گونۀ معیار گفتاری.»
وی سپس در لزوم تدوین دستور خط شکسته با ذکر مثالهایی از گفتارینویسی در داستانهای فارسی گفت: «هرآنچه در متون ادبی و خبری در مقام خط ظاهر میشود باید قابلیت پردازش شدن داشته باشد، و به همین دلیل به هیچوجه نباید از ضابطهمند کردن و معیار کردن خط شکسته که خواهناخواه بخشی از ادبیات معاصر ما را تشکیل میدهد غفلت کنیم. این همه ایجاب میکند که فرهنگستان زبان و ادب فارسی شیوهنامۀ قابلاستنادی هم برای دستور خط شکستۀ فارسی، هم ادبیات کلاسیک و زبان رسمی فارسی و هم ادبیات معاصر و زبان معیار گفتاری که بخشی از فرهنگ ما را تشکیل میدهند و هر دو شایستۀ توجه یکسانی هستند، تدوین کند. اگر برای ادبیات کلاسیک و زبان معیار رسمی دستور خط دقیقی داریم، باید برای زبان معیار گفتاری در ادبیات معاصر خود نیز دستور خط دقیقی داشته باشیم. اگر قرار است فرهنگستان دستور خطی برای فارسی شکسته تدوین کند، این دستور باید با همان دقت و تحت نظارت همان دانشمندانی تهیه شود که شیوهنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی را تهیه کرده بودند.»
دکتر طبیبزاده در پایان گفت: «مهمترین اصل ضابطهمند کردن صورتهای شکسته این است که آنها تا حد امکان شبیه به صورتهای معیار رسمی یعنی دستور خط فرهنگستان باشند. شکستهنویسی را نمیتوان از خط فارسی حذف کرد، چون هدایت و چوبک و آل احمد و ساعدی و شاملو و بهرام صادقی و گلشیری، بیژن نجدی و… را نمیتوان از ادبیات معاصر فارسی حذف کرد. رها کردن و نادیده گرفتن آن هم به معنای دامن زدن تشتت هرچه بیشتر به در خط است. ما اگر نگران ادبیات قدیم خود هستیم نباید مانع از تغییر زبان امروز خود بشویم، بلکه باید خواهان تدریس هرچه بیشتر ادبیات در مدارس خود باشیم. جالب است که مدام از اهمیت و حجم کتابهای فارسی در نظام آموزشی ما کاسته میشود، و ما بهجای اعتراض به این اشتباه مهلک در نظام آموزشی خودمان، میگوییم اگر جوانان هیچ ننویسند بهتر از این است که شکسته بنویسند! فارسی شکسته بخشی از میراث نوشتاری ماست و وظیفۀ ماست که آن را ضابطهمند کنیم.»
وی در پایان به سؤالات اعضای شورا پاسخ داد.
گزارش فعالیتهای علمی و جاری فرهنگستان در ماههای گذشته از مباحث پیش از دستور این نشست بود.