زبان فارسی، برای ما ایرانیان، تنها زبان نیست. هوّیت است. ملّیت است. تاریخ است. افتخارات است. شأن است. پایداری است. کسی که به این زبان خدمت میکند، بهویژه آنکه به درستی و رسایی و شیوایی مینویسد، گرامیترین ایرانیانش باید شمرد. در روزگار ما یکی از این افراد، بلکه سرآمد همه، شادروان احمد سمیعی (گیلانی) بود. از اینکه همروزگار او بودم، در کنارش مینشستم و از او میآموختم، بسی سرافرازم. او فارسی را روان و شیوا مینوشت. ضعف و سستی و ناهنجاری به زبان او راه نداشت. نثرش نمونه و معیار بود. در این روزگار، ناهنجار نوشتن، غیرمعیار نوشتن، رخنه کردن اغلاط انشائی و دستوری به نوشتههای استادان دانشگاه، فاجعهای است که تحمّل آن بسیار ناگوار است. رختِ سوکنشانِ خود را در این فاجعه به کدامین درخت باید بیاوزیم که درد را تسکینی باشد. احمد سمیعی، ای بزرگ، برگرد و به جوانان بیاموز فارسی را چگونه باید بنویسند.
حسن انوری
تهران ۲۶ فروردین ۱۴۰۲