
فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز یکشنبه، بیست و پنجم اردیبهشتماه ۱۴۰۱، همایش پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در محل تالار وحدت برگزار کرد.
دکتر سجاد آیدنلو یکی از سخنرانان این مراسم بود که در موضوع «چرا شاهنامه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است؟» سخن گفت. وی در ابتدا با تأکید بر تعلق شاهنامه به تمام ایرانیان اظهار کرد: شاهنامه همیشه حماسۀ ملی همۀ ایرانیان است، بوده و خواهد بود. شاهنامه به زبان ملی فارسی نوشته است. بهنادرست میگویند فارسی زبان «رسمی» ایرانیان است نه ملی. صفت «رسمی» یک صفت قانونی برای فارسی است، فراتر از رسمی، فارسی، زبان ملی همۀ ایرانیان است؛ چون همۀ ایرانیان در همۀ نواحی استانها، با هر زبان مادری و گویشی، مهمترین و اصلیترین آثار ادبی و فکری خودشان را به فارسی آفریدهاند و این نشاندهندۀ این است که وجه ملی برای زبان فارسی از عملکرد و رویکرد همۀ ایرانیان در طول تاریخ اخذ شده است. این یک مسئلۀ دستوری یا قانونی نیست.
وی درعینحال بیان کرد: شاهنامه، گزارش منسجم، متوالی و وحدتمند تاریخ ملی یا داستانی ایران و در بخشی دیگر تاریخ واقعی ایران است. در این تاریخ ملی یا روایی یا واقعی، همۀ ایرانیان با هر لهجه و منطقهای مشترک هستند. شما در طول تاریخ اهالی کدام شهرها را میتوانید بیابید که رستم در نظر او نمونۀ اعلای جهانپهلوانی نبوده است یا در سوگ سیاوش نگریسته باشد.
دکتر آیدنلو سپس با بیان اینکه جغرافیا و سرزمینی با حدود مشخص به نام ایران محور داستانهای شاهنامه است، گفت: لذا همۀ ایرانیان در هر کجای دنیا که بوده باشند و هستند، شاهنامه را بهنوعی ایراننامه میبینند. فردوسی از بسیاری از شهرها و روستاها و نواحی ایران در شاهنامه نام برده است و برخی از این نواحی نقش تعیینکنندهای در داستانها دارند.
او در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: بخشی از آداب و آیینها و بهاصطلاح اجتماعیات ایران پیش از اسلام که برخی از آنها امروز هم بین ایرانیان محترم است و اجرا میشود، مثلاً جشن نوروز، در شاهنامه به یادگار مانده است. همچنین درخصوص تأثیر بسیاربسیار گستردۀ شاهنامه در استانهای و نواحی مختلف ایران، خارج از خراسان است؛ آن هم نه در بین قشری خاص، بلکه اصناف مختلف مردم.
این پژوهشگر حوزۀ شاهنامه ضمن بیان اینکه در باورها و روایتهای عامیانه نواحی مختلف شخصیتهای شاهنامه حضور دارند، گفت: اگر بنا بر مدعا، چنانکه عدهای میگویند ایرانیان دیگر، غیر از آنهایی که زبانشان هم پارسی است، حماسههای دیگری دارند، قاعدتاً باید بتوانند یکهزارم تأثیر کمّی و کیفی مواردی را که عرض کردم در منطقۀ خودشان نشان دهند؛ چنین چیزی نداریم.
او سخنان خود را با خواندن شعری از اسکندر ختلانی، شاعر فقید اهل تاجیکستان، به پایان برد.