ادبیات معاصر فارسی

در جغرافی بی‌نشان سیاسی

حسن قریبی

فصلنامۀ فرهنگی و ادبی و هنریِ ادبیات معاصر، نشریه‌ای جوان، با شروعی مقتدرانه است که از سال ۱۳۹۴ تا کنون ۱۶ شمارۀ آن به همت «بنیاد اندیشه» و با مدیریت حسین حیدر‌بیگی، با نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان، در کابل به چاپ رسیده است.

این نشریه ازنظر ظاهری در قطع رحلی و با حرو‌ف‌چینی مطلوب، بر اساس رسم‌الخط فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با صفحه‌آرایی مناسب و البته بنا بر موضوع هر شماره، در قطع و حجم متفاوتی منتشر می شود.

زبان این نشریه، فارغ از ماجرای تفاوت‌های واژگانی در فارسی ایران و افغانستان، زبان علمی و ادبی است و خوانندۀ فارسی‌زبان، در هر کجا که باشد، با مطالب و آفرینش‌های ادبی آن ارتباط برقرار می‌کند و کمتر نیاز به پانویس خواهد داشت.

ازلحاظ موضوع و تنوع و انتخاب مطالب هم در پرونده‌های هر شماره مطالب علمی و پژوهشی، با استاندارد‌های شناخته‌شده، انتخاب شده است و پیداست که دست مدیران این نشریه در این زمینه باز است. همچنین، تنوع مطالب در یک موضوع حکایت از آن دارد که متولیان این نشریه به شیوه‌نامۀ خود پایبند بوده‌اند.

در انتخاب ادبیات خلاق یا آفرینش‌های ادبی نیز این دقت در تنوع‌‌بخشی و انتخاب مقالات ادبی و زبان‌شناختی، شعر و داستان معاصر ایران و افغانستان و تاجیکستان به چشم می‌آید که طبیعتاً منبع مطلوب و معتبری برای علاقه‌مندان به این حوزه است. از ظاهر امر چنین برمی‌آید که محدودیت‌ها و ممیزی‌های معمول در ایران، چه ازلحاظ موضوعی و چه ازنظر واژگانی، در انتخاب آثار چندان دخالتی ندارد.

در باب گرایش سیاسی گردانندگان این نشریه نیز باید گفت که اگرچه گرایش خاصی در آن به چشم نمی‌خورد و ازاین‌جهت خواننده با فراغ بال از مطالب آن بهره می‌برد، آوای یگانگی فارس‌زبانان و وحدت تاریخی و فرهنگی ایرانی‌تباران در ساختار این نشریه طنین‌انداز است که خود نشان‌دهندۀ منش فرهنگی سیاستگذاران این نشریه است.

این توضیح نیز لازم است که شاید به دلیل اختلاف خط فارسی و سیریلیک و یا محدودیت‌های دیگر، حضور ادبیات‌شناسان و اثرآفرینان تاجیک در آن کم‌نماتر است و فعال‌ترین و شناخته‌‌شده‌ترین آن‌ها دکتر روشن رحمان، مردم‌شناس تاجیک است که با آثار او آشنایی نسبی داریم. امیدواریم حضور تاجیکان نیز در این نشریه به‌تدریج رونق بیشتری داشته باشد.

بخش زیادی از آسیب‌هایی که فرهنگ مشترک متحمل شده است به دلیل بی‌خبری و موازی‌کاری و نبود تعامل لازم میان اهالی فرهنگ به دلایل مختلف بوده است. اختصاص بخش‌هایی از این نشریه به رویداد‌های فرهنگی و معرفی آثار منتشرشده در ایران و افغانستان و تاجیکستان از اتفاق‌های مفیدی است که در درازمدت در حوزۀ پژوهش‌های ادبی مؤثر خواهد بود.

نکتۀ دیگر اینکه فارغ از مسائل داخلی سیاسی افغانستان امروز که با فاجعه‌های ناگوار دست‌وپنجه نرم می‌کند، این فصلنامه می‌تواند باعث شوق و امیدواری به آیندۀ زبان فارسی در میان کشورهای فارسی‌زبان شود.

با استناد به افزایش اشتیاق فرهنگی میان فارسی‌زبانان، امیدوارم این نشریه نیز فعالیتش ادامه‌دار و عمرش جاودان باشد.