شاید که چشم چشمه بگرید به هایهای
بر بوستان که سرو بلند از میان برفت
استاد علی پیرنیا، مترجم، نویسنده، محقق و مصحح حوزۀ زبان و ادب فارسی، در بامداد سوم خرداد ۱۳۹۹ به سرای باقی شتافت.
نسب او به پیر عبدالوهاب نایینی، از عرفای دورۀ قاجار میرسد. اعقاب پیر عبدالوهاب سه نام فامیلی برگزیدند: پیرنیا، پیرنیاکان و پیرزاده. بسیاری از آنان از رجال نامدار در عرصۀ سیاست و فرهنگ و هنر شدند و به مناصب عالی دست یافتند، چنان که معروف و مشهورند.
استاد پیرنیا در اول تیر ۱۳۱۳ در کرمان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را تا کسب دیپلم در زادگاهش گذراند. چندی در کرمان، ماهان و بم آموزگار بود. در اوایل دهۀ سی در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. دکتر پازارگادی و صورتگر از جملۀ استادان او بودند.
پیرنیا مدتی در دبیرستانهای تهران تدریس کرد و به سبب تسلط بر زبان انگلیسی، بهعنوان مترجم همزمان، در مراسم رسمی دولتی و فرهنگی از او دعوت میشد. استاد با مؤسسۀ فرانکلین و انتشارات آموزشی نیز همکاری داشت و مدتی معاون سردبیر و سپس سردبیر مجلۀ آموزشوپرورش شد.
در ۱۳۵۵، به دعوت وزارت فرهنگ و هنر، به پاکستان رفت و ریاست مرکز تحقیقات زبان فارسی را بر عهده گرفت. او در این مرکز و برخی مراکز آموزشی و دانشگاهی پاکستان، به تدریس زبان فارسی پرداخت. استاد پیرنیا همچنین به کشور هند و کشور افغانستان مأموریت یافت و در رایزنی فرهنگی آن کشورها در اعتلای زبان و ادبیات فارسی همّت بسیار کرد. وی در ۱۳۵۹ به ایران بازگشت و بازنشسته شد، اما فعالیت فرهنگی او، بنا بر دعوت مراکز فرهنگی شبهقاره، کمابیش، ادامه یافت.
در ۱۳۷۶، به دعوت فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با گروه دانشنامۀ زبان و ادب فارسی به همکاری پرداخت.
از استاد پیرنیا آثار ارزشمندی به چاپ رسیده است. علاوه بر مقالات استاد در مجلۀ آموزشوپرورش و دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، میتوان به این آثار اشاره کرد:
ترجمۀ بیست سال در ایران (روایت یک زندگی در دوران سه پادشاه قاجار)، اثر جان ویشارد؛
ترجمۀ تأثیر اسلام در فرهنگ هند، نوشته تارا چند؛
تصحیح همایوننامه، سرودۀ حکیم زجاجی در سه مجلد.
استاد پیرنیا به معنای واقعی استادی گرانقدر، مبادی آداب و با عزت نفس بود. وجود او نمونۀ متعالی انسانی بود آراسته به ادب نفس و درس. در رفتار و کردار مواظبت داشت. اهل ادّعا نبود. در یک سخن، بهواقع پیر بود. ضایعۀ درگذشت او یقیناً برای اهل فرهنگ و اخلاق اسفبار و اندوهناک است.
پیکر نازنین استاد پیرنیا در روز یکشنبه، چهارم خرداد، در قطعۀ چهار بهشت زهرا، در حالی در آغوش پدرش جای گرفت که اشک حاجب دیدار بود. یاد استاد پیرنیای عزیز و ارزشهای وجودی او در ذهن و ضمیر ارادتمندان و دوستداران و اهالی فرهنگ جاودان است.
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
جعفرشجاع کیهانی