سابقۀ فرهنگستان در ایران هرچند فرهنگستان، به مفهوم سازمان علمی و فرهنگی رسمی خاصی که از سدۀ هفدهم در مغربزمین پدید آمد، تا هشتاد و اندی سال پیش در کشور ما وجود نداشته است، انجمن های ادبی دورۀ قاجاریه را، ازلحاظ تأثیری که در حفظ سلامت و آراستگی و تقویت بنیۀ زبان فارسی داشتهاند میتوان سَلَف چنین بنیادی در ایران معاصر دانست. پیش از آن که فرهنگستان ایران در خرداد ۱۳۱۴ شمسی تأسیس شود، در ۱۳۰۳ شمسی از نمایندگان وزارتخانههای جنگ و معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه انجمنی تشکیل شد تا با وضع لغات و اصطلاحات نو جوابگوی نیازی باشد که در رستهها و شئون نظامی آن روز ازاینحیث احساس می شد. انجمن تا آخر سال ۱۳۰۳ مرتباً هفتهای یک بار تشکیل جلسه میداد و نخستین جلسۀ آن در آبان ماه آن سال منعقد شد. در این انجمن یحیی دولتآبادی، غلامحسین رهنما و دکتر صدیق اعلم، به نمایندگی وزارت معارف، و سرتیپ غلامحسین مقتدر، سرلشکر جلایر (سردار مدحت)، سرلشکر غفاری (سردار مقتدر)، سرهنگ مهندس رضا شیبانی، سرهنگ کریم معاونِ نظام، سرلشکر حاج محمد رزمآرا، سرهنگ علیکریمِ قوانلو و رشید یاسمی، به نمایندگی وزارت جنگ، عضویت داشتند. انجمن در مدت فعالیت خود حدود سیصد لغت و اصطلاح تازه وضع کرد که عموماً به هواپیمایی، مهندسی نظام، توپخانه، سازمان نظام، افزارها و ادوات جنگی و مانند آن تعلّق داشت. نمونههایی از واژههای مصوّب این انجمن را بعداً دکتر صدیق اعلم در نامۀ فرهنگستان («توضیح در تاریخچۀ فرهنگستان»، سال اول، شمارۀ ۴، آبان ۱۳۲۲) نقل کرده که از جملۀ آنهاست اصطلاحات شایع و مأنوس هواپیما، فرودگاه، خلبان، آتشبار، گُردان، وابستۀ نظامی، هواسنج، بادسنج.
در سال ۱۳۱۱ نیز که دکتر صدیق اعلم ریاست «دارالمعلمینِ عالی» را بر عهده داشت، ظاهراً به پیروی از رسم دانشگاههای امریکایی، فعالیتهای علمی فوقبرنامۀ دانشجویان، به ابتکار ایشان، با تشکیل انجمنهایی تشویق و سازمان داده شد که از جملۀ آنها «انجمن وضع لغات و اصطلاحات علمی» بود. این انجمن در اسفند ماه ۱۳۱۱ فعالیت علمی خود را آغاز نهاد که طی جلسات مرتب هفتگی در سال تحصیلی، تا مهرماه ۱۳۱۹ ادامه داشت. در شعبات متعدّد آن (علوم طبیعی، علوم ریاضی، فیزیک و شیمی، ادبیات و فلسفه)، به راهنمایی استادان (حسین گلگلاب، دکتر محمود حسابی، دکتر رضازادۀ شفق)، پیشنهادها مطرح و مصوّبات در جلسۀ انجمن به رأی گذاشته میشد. این انجمن پس از تأسیس فرهنگستان ایران (۱۳۱۴) نیز فعال بود و با آن همکاری مستمر داشت. حاصل کار «انجمن»، در مجموع از اقبال فرهنگیان و دانشگاهیان برخوردار شد و حدود ۴۰۰ لغت از موضوعات آن در کتابهای درسی دبیرستان و درسهای دانشگاهی به کار رفت. نمونههایی از حاصل کار «انجمن» در نامۀ فرهنگستان (همانجا) نقل شده است. برخی از پیشنهادهای «انجمن»، بهخصوص در رشتۀ علوم طبیعی، هنوز رایج و متداول است.
فرهنگستان ایران (اوّل)
فکر تأسیس سازمانی رسمی به نام «فرهنگستان» از آنجا پیدا شد که عدهای از بیداردلال اهل درد، که در زبان و ادب فارسی حق آب و گل داشتند، زبان پرسابقۀ ما را، که حامل فرهنگی پرمایه و درخشان است، در معرض خطر تجاوز کجاندیشی مشتی نااهل دیدند که به بهانۀ اصلاح و پرورش آن و از طریق وارد کردن عناصر مهجور و نامأنوس، درصدد وضع لغات و اصطلاحات و نشاندن آنها بهجای کلمات عربیالاصل برآمدند که حاصل تلاش آنها شم و ذوق سالم را آزار میداد. این «نوآوران» و «سرهگرایان» جواز «حسبالامرِ جهانمطاعِ همایونی» را سپر دفاع از جهل و تعصب و کجذوقی خود میساختند و برساختههای ناساز و بیاندام خود را از مجاری «بخشنامه»های اداری تحمیل میکردند.
ابتدا در سال ۱۳۱۳ شمسی (نزدیک به پنج ماه پیش از تأسیس فرهنگستان ایران). وزارت معارف درصدد برآمد که انجمنهایی از کارشناسان و ارباب فن به پا کند و تشکیل «آکادمی طبّی» نخستین گام در این راه باشد. برای مطالعه در این امر، جلساتی با شرکت چند تن از پزشکان معروف و عدّهای از معاریف اهل علم در مدرسۀ عالی طب منعقد و نام «فرهنگستان»، برابر «آکادمی»، در یکی از همین جلسات اختیار شد. اساسنامهای نیز برای «فرهنگستان طبّی» نوشته شد. در آغاز قرار بر این نبود که این قبیل مؤسسات منحصراً به وضع لغات و اصطلاحات جدید بپردازند، بلکه ترجمه و تألیف کتب و تهیۀ فرهنگها و تشویق تحقیق علمی مطمح نظر بود. اما تندرویهای مشهود باعث شد که توجه اصلی به جهت دیگری معطوف گردد. خطر بهخصوص وقتی احساس شد که جریان بهاصطلاح اصلاح و پیرایش زبان درصدد برآمد از قدرت سیاسی برای پیشبرد مقاصد خود بهره گیرد. در حقیقت، سراب فریبندۀ بینیازی از بیگانگان در عرصۀ زبان شاه مملکت را، که در مسافرت به ترکیه با اقدامات دولت همسایه در «تصفیۀ» زبان آشنا شده بود، بر سر شوق آورده بود. این امر به صدور فرمانی به وزارت جنگ منجر شد که با همکاری سایر وزارتخانهها برای لغات نظامی بیگانه معادل انتخاب کند و در باب سایر اصطلاحات نیز به مطالعه پردازد. محمدعلی فروغی، رئیسالوزرای وقت، از این جریان سخت نگران شد. واکنش خردمندانۀ او این بود که تشکیل انجمنی از دانشمندان و اهل لغت و محققان را برای تدارک مقدمات تأسیس فرهنگستان ایران به شاه پیشنهاد کند. وجهۀ همّت او مهار کردن جریان ناسالم تحمیل لغات نابهنجارِ تازه از ناحیۀ عناصر کممایه و پرتعصب و بیرون کشیدن زمام کار لغتسازی از دست آنان بود که خوشبختانه تدبیر او در این راه مؤثر افتاد.
باری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، که مأمور اقدام شده بود، پس از مشاوره با اهل فن، اساسنامۀ فرهنگستان را در شانزده مادّه تهیه کرد که به تصویب هیئت وزرا رسید و سرانجام، در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ فرمان تشکیل فرهنگستان ایران صادر شد. در این اوان، فروغی رئیسالوزرا و علیاصغر حکمت وزیر معارف بود. تصویبنامه در ۵ خرداد به وزارت معارف ابلاغ و نخستین جلسۀ رسمی فرهنگستان ایران در روز شنبه، ۱۲ خرداد، با حضور ۲۴ تن عضو پیوسته، در مدرسۀ عالی حقوق تشکیل شد. ریاست فرهنگستان ابتدا با فروغی و سپس با حسن وثوق بود و جلسۀ عمومی آن هر دوشنبه منعقد میگشت.
استادان و رجال ناموری در عرصۀ ادب و نویسندگی چون بهار، دهخدا، فروغی (محمدعلی)، فروغی (ابوالحسن)، سعید نفیسی، سیّد نصرالله تقوی، رضازادۀ شفق، بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، عبدالعظیم خان قریب، حسین گلگلاب، رشید یاسمی، رهنما، ادیبالسلطنه سمیعی، صدیق اعلم، فاطمی از اعضای پیوستۀ فرهنگستان اول بودند. در سنوات بعد بر شمارۀ اعضای پیوستۀ فرهنگستان افزوده شد، از جمله: ابوالقاسم غنی، ابوالقاسم پورداود، اقبال آشتیانی، محمد حجازی، قزوینی، تدیّن، مسعود کیهان، جلال همایی، رعدی آذرخشی، احمد بهمنیار، حسنعلی مستشار، سرهنگ مقتدر، مصطفی عدل، علیاکبر سیاسی، محمود حسابی.
همچین اعضای وابستۀ فرهنگستان عبارت بودند از: جمالزاده، فخر ادهم، کریستنسن (دانمارک)، هانری ماسه (فرانسه)، ریپکا (چکسلواکی)، منصوربیک فهمی، علیبیک الجارم، محمد رفعتپاشا (مصر)، آرتر پوپ (امریکا)، محمد اقبال (پاکستان)، ربتس و پولووسکی (روسیه)، نیکلسون (انگلستان)، هادی حسن و محمد حسنین هیکل (مصر).
فضای سیاسی آن زمان فرهنگستان را ناگزیر ساخت که بیشتر اوقات خود را صرف انتخاب معادل برای اصطلاحات و لغات خارجی کند. باید گفت که فرهنگستان اول بیشتر مهارکننده و بازدارنده بود تا سازنده. کمیسیونهایی نیز که برای تهیۀ فرهنگ و دستور زبان و مطالعه در اصطلاحات جغرافیایی و نشر کتب قدیمه در آن تشکیل یافت دستاورد محصَّلی نداشت.
از جلسۀ چهاردهم (۱۰ شهریور ۱۳۱۴) به بعد، مدرسۀ عالی سپهسالار (دانشکدۀ معقول و منقول) مقر فرهنگستان ایران شد و تا ۱۳۲۱، که ساختمان مخصوصی در جنب دانشکدۀ مذکور برای آن بنا شد، جلسات در همانجا تشکیل مییافت.
فرهنگستان ایران در بهمن ماه ۱۳۱۵، نظامنامهای برای «بازبینی در اصطلاحات علمی» تصویب کرد و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را مقرر داشت. از جمله، در مادّۀ دهم این نظامنامه پیشبینی شده بود که «اگر در برابر هر اصطلاحی لفظ فارسی مأنوسی که متداول و مسلّم و معتبر و ریشۀ آن معلوم و اشتقاق آن درست باشد» پیدا شود، آن لفظ مرجّح شناخته شود و اگر پیدا نشود، «برای معانی نزدیک به ذهن الفاظِ مأنوس یا مصطلح عربی یا الفاظِ مرکّب از عربی و فارسی» و «برای معانیِ دور از ذهن کلمات فارسی مهجوری به همان معنی یا به معنی نزدیک آن» اختیار گردد. سرانجام، «اگر بدین وسایل هم چیزی به دست نیامد، از ریشۀ فارسی مطابق قواعد قطعی و حتمی زبان فارسی اشتقاق تازهای که موافق طبع مردم ایران باشد بسازند، چنانکه آن مفهوم از آن لفظ بیرون آید… و بالاخره اگر از این وسیله هم چیزی فراهم نشد همان اصطلاح خارجی را به شرط آنکه… بینالمللی بوده و به زبان خاصی منحصر نباشد اختیار کنند». بدینسان، فرهنگستان اول طریقی سالم و معتدل، دور از تعصب عربیزدایی و سرهآفرینی و منطبق با طبیعت زبان انسانی و ناموس تحول و تطور آن، در پیش گرفت و ازاینرو در واژهگزینی نسبتاً موفق از کار درآمد.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید بگوییم که فرهنگستان اول، در پیگیری بهموقع، از آفتی که به زبان فارسی روی آورده بود وظیفۀ خود را ادا کرد و چون اعضای برجستۀ آن، که ارکان آن سازمان بودند، اصولاً اعتقادی به واژهسازی نداشتند، در فضای فرهنگی نسبتاً سالمی که پدید آورده بودند نیازی به فعالیت پیگیر احساس نکرد و رفتهرفته فرهنگستان از پویایی افتاد و دچار رکود شد. صدیقِ اعلم در خاطرات خود (یادگار عمر، ج ۲، ص ۲۵۴) مینویسد که شاه فرهنگستان را به این جهت که از فعالیت آن راضی نبود در هفتم اردیبهشت ۱۳۱۷ منحل ساخت و هفتۀ بعد فرمان داد از نو تشکیل شود و وزیر معارف ریاست آن را بر عهده گیرد.
***
نخستین جلسۀ عمومی فرهنگستان، پس از انحلال و تشکیل مجدد، روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ به ریاست علیاصغر حکمت، وزیر معارف، تشکیل شد. این بار عدهای دیگر از استادان بنام، از جمله علیاکبر سیاسی، محمود حسابی، ابراهیم پورداود، به عضویت پیوستۀ فرهنگستان منصوب شدند و صدیقِ اعلم به نیابت ریاست برگزیده شد.
چند ماهی پس از تجدید سازمان فرهنگستان، در پی کنارهگیری حکمت از وزارت معارف، اسماعیل مرآت به کفالت آن وزارت منصوب شد و ادارۀ فرهنگستان را نیز بر عهده گرفت. وی حدود سه سال رئیس فرهنگستان بود. فرهنگستان در این مدت موفق شد بسیاری از واژههای علمی مورد نیاز دانشگاهها را از تصویب بگذراند و در پایان سال ۱۳۱۹ شمار واژههای نو مصوّب فرهنگستان به حدود ۱۷۰۰ و در شهریور ۱۳۲۰ به حدود ۲۰۰۰ رسید.
از میان ادبا و دانشمندان عدۀ زیادی در این دوره همکار فرهنگستان شدند و از آنان کسانی به عضویت پیوستۀ آن انتخاب گشتند. از جملۀ این اعضای جدید از استاد احمد بهمنیار، جلال همایی، محمد حجازی (مطیعالدوله) باید نام برد.
پس از شهریور ۱۳۲۰، تا نیمۀ دیماه همان سال، جلسات فرهنگستان تعطیل نشد و به ریاست صدیق اعلم، که از مهرماه ۱۳۲۰ به وزارت فرهنگ منصوب شده بود، و گاهی نیز به ریاست دکتر امیراعلم، نایبرئیس فرهنگستان، تشکیل میشد.
چون تدیّن وزیر معاف شد (آذر ۱۳۲۰)، پیشنهاد کرد رئیسی برای فرهنگستان انتخاب شود و محمدعلی فروغی با ۱۱ رأی از ۱۸ به ریاست آن سازمان برگزیده شد. پس از مرگ فروغی، باز انتخاب رئیس فرهنگستان در دستور قرار گرفت. با موافقت دکتر علیاکبر سیاسی، وزیر فرهنگ وقت، مادۀ سوم اساسنامه تغییر یافت و در جلسۀ دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۲۱ ادیبالسطنه سمیعی با ۲۲ رأی از ۲۳ رأی به ریاست فرهنگستان برگزیده شد که تا ۱۳۳۲ این سمت را حفظ کرد.
در این دورۀ جدید، کار «زبانپیرایی» و «واژهسازی» متوقف شد و فعالیت فرهنگستان بیشتر جنبۀ ادبی و تحقیقی یافت. نامۀ فرهنگستان در همین دوره (آغاز سال ۱۳۲۲) تأسیس شد. از این نامه در سال اول، چهار شماره؛ در سال دوم (۱۳۲۳)، دو شماره؛ در سال سوم، دو شماره به مدیریت رشید یاسمی و سردبیری حبیب یغمایی؛ در سال چهارم، یک شماره به اهتمام و سردبیری حبیب یغمایی؛ و در سال پنجم (۱۳۲۶)، یک شماره منتشر شد.
نامۀ فرهنگستان حاوی چند خطابه و مقالۀ معتبر است که به آن ارزش علمی ممتاز بخشیده است. از جمله باید از خطابۀ محققانۀ شادروان احمد بهمنیار دربارۀ املای فارسی یاد کرد که در شمارۀ ۴ از سال اول نامۀ فرهنگستان مورَّخ آبان ۱۳۲۲ منتشر شده است. خطابۀ پروفسور ماسینیون در روز سهشنبه، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۴، در تالار فرهنگستان راجع به نفوذ اندیشۀ ایرانی در کلام عرب نیز در شمارۀ اول سال سوم (خرداد ۱۳۲۴) نامۀ فرهنگستان منتشر شد. از مندرجات مهم نامۀ فرهنگستان شرح احوال و آثار علامه قزوینی به قلم خود اوست که به مناسبت درگذشت او، همراه با سخنرانیهایی به همین مناسبت و اشعاری که در رثای او سروده شده بود، مجدداً به چاپ رسید.
همچنین باید از سخنرانیهای مهم عدهای از اعضای برجستۀ فرهنگستان یاد کرد که در فرهنگستان یا انجمنهای فرهنگی ایراد شد و متن آنها در نامۀ فرهنگستان انتشار یافت، از جمله سخنرانی ملکالشعرای بهار در روز سهشنبه، ۱۵ اسفند، در انجمن روابط فرهنگی ایران و هند (شمارۀ اول، سال سوم، خرداد و شهریور ۱۳۲۴)؛ سخنرانی پروفسور ماسینیون در فرهنگستان، زیر عنوان «نقش نبوغ ایرانی در تقریر و مبانی افکار و تشکیل لغات فنی عربی مربوط به تمدن اسلامی» (شمارۀ ۱، سال ۵، فروردین ۱۳۲۶).
در سال ۱۳۲۴، فرهنگستان ایران پنج تن از اعضای پیوسته و وابستۀ برجستۀ خود به این شرح را از دست داد: سیّد محمد فاطمی، سیّد ولیالله نصر، حسنعلی مستشار، پروفسور رینولد نیکلسن، و استاد آرتور کریستنسن، و شمارۀ اول سال چهارم (اردیبهشت ۱۳۲۵) نامۀ فرهنگستان به خطابههای مجلس یادبود این اعضا اختصاص یافت. خطابۀ استاد بهمنیار در مجلس تذکّر حسنعلی مستشار از جملۀ این خطابههاست که در آن نکات جالبی دربارۀ صفات اخلاقی و مراتب فضل آن مرحوم درج شده است.
انجمن ادبی فرهنگستان، به ریاست ملکالشعرای بهار، روز سهشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۲۵ تأسیس و کمیسیونهای زبانشناسی، باستانشناسی، قواعد و دستور زبان، تئاتر و موسیقی و ترانهها و جز آن در جنب آن دایر شد. در حقیقت، نامۀ فرهنگستان سیر اصلی خود را تحقیق در زبان و ادب فارسی اختیار، و از مسیر پیشین، که بیشتر متوجه واژهسازی بود، عدول کرد و میتوان گفت مشکل توقعات تازهای را که زبان فارسی با آن روبهرو گشته بود دور زد.
فرهنگستان زبان ایران (دوم)
استاد محمّد مقدّم، پایهگذار گروههای آموزشی زبانشناسی، نُه سال پس از تعطیل شدن فرهنگستان اوّل، در سال ۱۳۴۲، دربارۀ خطر حضور و هجوم واژههای بیگانه هشدار داد. در رسانهها نیز بحثهای بسیاری دربارۀ لزوم حراست از زبان پُرمایۀ فارسی و پروراندن آن برای جوابگویی، بهمقتضای پیشرفتهای علمی و فنّی جدید، درگرفت. با این مقدّمات، زمینۀ بازگشایی فرهنگستان فراهم شد و سرانجام در پنجم مرداد ۱۳۴۷، فرمان تأسیس «بنیاد شاهنشاهی فرهنگستانهای ایران» صادر شد و در نهم آبان ۱۳۴۹ وزیر فرهنگ و هنر یازده تن از اعضای پیوستۀ فرهنگستان زبان ایران را به محمدرضا شاه معرفی کرد. از جملۀ اعضای پیوسته بودند: صادق کیا (رئیس)، محمد مقدم، حسین گلگلاب، محمود حسابی، جمال رضایی، یحیی ماهیار نوابی، مصطفی مقربی، رضازادۀ شفق، ذبیح بهروز. نخستین شورای این فرهنگستان در ۲۳ آبان ۱۳۴۹ در وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شد.
مقاصد اساسی این فرهنگستان به شرح زیر تعیین شد:
ـ نگاهداری زبان فارسی در پایگاه والای دیرین فرهنگی و آماده نگه داشتن آن برای برآوردن نیازمندیهای گوناگون علمی و فرهنگی کشور؛
ـ پژوهش و بررسی در همۀ زبانها و گویشهای ایرانی کنونی و پیشین، بهویژه برای شناسایی بیشتر و پیشبرد زبان فارسی.
وجود چند تن عضو پیوستۀ مؤثر که گرایش به سرهنویسی و عربیزدایی داشتند فعالیت واژهسازی فرهنگستان را به جهتی افراطی سوق داد و باعث شد که مصوبات این سازمان قبول عام پیدا نکند و مقاومتهایی را نیز برانگیزد. نمونههای واژههای پیشنهادی گرایشِ این فرهنگستان را نشان میدهد:
برآهیخته abstract، مهرازarchitect ، ترکیزه bacteria، ریسمان building، شادخانه cabaret، رختدان، رختان commode، تنیزه corpuscule، تزن، تزند current، دُشدمید deformed، افراس، افراه doctrine، بندیزه ligament، گوشیاری monitoring، پردیز park، باغراه parkway، پرگیر environment، زاوری service، خودزاوری self-service، بخشیزه subdivision، همیست، همیستاد system، آموختار teacher، نهشته، برنگاشت hypothesis.
حضور عدهای از زبانشناسان و صاحبنظران در دستور زبان فارسی فرصتی برای مطالعات گویششناسی (عمدتاً با هدف تهیۀ اطلس زبانشناسی) و بهخصوص تصویب شیوۀ املای مدوّنی که در مؤسسات آموزشی از آن پیروی شد ایجاد کرد و در حقیقت، دستاورد فرهنگستان در این زمینهها مهمترین محصول فرهنگی آن به شمار میرود. درعینحال، فعالیت این فرهنگستان حساسیت بیشتری نسبت به لزوم تقویت بنیۀ زبان فارسی و گسترش آن پدید آورد.
وسیعترین فعالیت این فرهنگستان در زمینۀ واژهگزینی بود. در گروههای واژهگزینی نزدیک به صد تن از استادان و کارشناسان رشتههای گوناگون دانش و هنر و فن همکاری داشتند که تا سال ۱۳۵۱، ۶۶۵۰ واژۀ فارسی در برابر واژههای بیگانه پیشنهاد کردند. در شیوهای که این فرهنگستان برای گزینش و ساختن واژهها مقرر داشت طرق زیر به ترتیب اولویت در نظر گرفته شده بود: واژهیابی ۱. از نوشتههای فارسی و زبانهای دیگر که از فارسی واژه به عاریت گرفتهاند؛ ۲. از فارسیهای عامیانه محلی؛ ۳. از زبانها و گویشهای دیگر ایرانی؛ ۴. از مایههای فارسی؛ ۵. از مایههای زبانهای ایرانی دیگر. ضمناً توصیه شده بود که ویژگیهای آوایی زبان فارسی حتیالمقدور رعایت گردد تا به هماهنگی آن آسیبی نرسد.
تدوین نامنامه (نامهای خاص ایرانی) نیز جزو وظایف پژوهشگاه واژههای فارسی تعیین شد.
گردآوری واژهها و اصطلاحات رشتهها و رستههای گوناگون نیز مطمح نظر قرار گرفت، ولی اقدام در این زمینه از مرحلۀ طرح فراتر نرفت.
فعالیتهای پژوهشگاه واژههای فارسی نیز درخور توجه است. واژهنامههای بسامدی چندین متن کهن فارسی، از جمله: رسالۀ منطق از دانشنامۀ علایی، مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری، حدود العالم من المشرق الی المغرب، سیر العباد الی المعاد سنایی، نزهة القلوب حمدالله مستوفی، ترجمۀ مسالک و ممالک استخری، رسائل خواجه عبدالله انصاری، قابوسنامه، دیوان فرخی سیستانی، نوروزنامه، سعادتنامۀ ناصر خسرو قبادیانی، رگشناسی ابنسینا، اشعار شهید بلخی، اشعار ابوشکور بلخی، قراضۀ طبیعیات ابن سینا، رسالههای فارسی سهروردی، بخشی از تفسیر کهن، مثنوی ورقه و گلشاه؛ واژهنامۀ مترادفهای فارسی، واژهنامۀ موضوعی فارسی، واژهنامۀ فارسی عامیانۀ تهران، واژهنامۀ فارسی عامیانۀ یزد، واژههای معرّب صراح و منتهیالارب، رابطۀ فارسی و اردو، تأثیر زبان فارسی در زبان بنگالی، واژگان نوشتاری کودکان دبستانی، از نتایج عمدۀ این فعالیتهاست. واژهنامۀ زبان فارسی معیار (با تلفظ رسمی واژهها) نیز در برنامههای این فرهنگستان منظور بوده است.
از واژهنامههای بسامدی فقط رسالۀ جودیه و معیار العقول ابنسینا چاپ شده و بقیه در جریان تولید و ویرایش مانده است.
در تهیۀ واژهنامه بسامدی داستان رستم و سهراب استفاده از رایانه به آزمایش درآمد.
بدینسان، این فرهنگستان، هرچند در زمینۀ واژهسازی و واژهگزینی، به دلیل اختیار روش افراطی و میتوان گفت نامعقول با ناکامی روبهرو گشت، در زمینۀ پژوهشهای زبانی و اجرایی برنامههای سودمندی را وجهۀ همت خود ساخت که جا دارد با استفاده از ثمرات و تجارب حاصله پیگیری شود.
این فرهنگستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به مدّت کوتاهی فعّال بود. سپس در سال ۱۳۶۰ با ادغام یازده مرکز و سازمان تحقیقاتی که فرهنگستان دوم نیز جزو آنها بود، مؤسّسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) پدید آمد.
در چارچوب فعّالیتهای علمی فرهنگستان دوم دو برنامۀ عمده در نظر بود:
ــ برنامۀ واژهگزینی، که به گزینش معادلهای فارسی برای واژگان و اصطلاحات بیگانه اختصاص داشت؛
ــ بررسی و مطالعه دربارۀ زبانها و گویشهای ایرانی.
طرحهای تحقیقاتی فرهنگستان زبان ایران در نُه پژوهشگاه سازمان یافت. وسیعترین فعّالیت این فرهنگستان در زمینۀ واژهگزینی بود و تا سال ۱۳۵۱، گروههای واژهگزینی، مجموعاً ۶۶۵۰ واژۀ فارسی در برابر واژههای بیگانه پیشنهاد کردند. گروه واژهگزینی از نُه کمیسیون علمی و فنّی، پزشکی و کشاورزی و طبیعی، زبان و ادب، تاریخ، فلسفه و علوم اجتماعی و تربیتی و روانشناسی، هنرهای زیبا، ارتش، اقتصاد و بازرگانی، حقوق و علوم اداری و سیاسی و جغرافیا تشکیل میشد. این فرهنگستان هرچند در زمینۀ واژهسازی و واژهگزینی، به دلیل اختیار کردن روش افراطی، با ناکامی روبهرو شد، در زمینۀ پژوهشهای زبانی و چاپ آثار گرانسنگ، اجرای برنامههای سودمندی را وجهۀ همّت خود ساخت.
فرهنگستان زبان و ادب فارسى (سوم)
نظر به اینکه زبان فارسى، زبان دوم عالم اسلام و کلید بخش عظیمى از ذخایر ارزشمند علمى و ادبى تمدن اسلامى، و خود از ارکان هویت فرهنگى ملّت ایران است، و باتوجهبه اینکه بنا بر اصل پانزدهم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، زبان مذکور، زبان رسمى و مشترک ملّت ایران است، بهمنظور حفظ سلامت و تقویت و گسترش این زبان و تجهیز آن براى برآوردن نیازهاى روزافزون فرهنگى و علمى و فنى و رفع تشتّت و ایجاد هماهنگى در فعالیتهاى مراکز فرهنگى و پژوهشى در حوزۀ زبان و ادب فارسى و سازمان دادن به تبادل گسترده و پربار تجربه در زمینۀ تحقیقات و مطالعات در این حوزه و صرفهجویى در نیرو و استفادۀ صحیح از کارشناسان و پژوهشگران و ایجاد مرجعى معتبر و برخوردار از وجهه و حیثیت جهانى در ایران، شوراى عالى انقلاب فرهنگى اساسنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسى را در جلسههاى ۲۰۸ و ۲۰۹، مورَّخ ۲۶/۱۰.۶۸ و ۲۴/۱۱/۶۸ به تصویب رساند. در بدو تأسیس فرهنگستان، شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هفده تن از محققان و ادیبان و صاحبنظران برجستۀ زبان و ادب فارسى را انتخاب و براى صدور حکم عضویت در شوراى فرهنگستان به ریاست جمهورى معرفى کرد. سرانجام نخستین جلسۀ شوراى فرهنگستان در تاریخ ۲۶/۶/۶۹ به دعوت وزارت فرهنگ و آموزش عالى (وزارت علوم، تحقیقات و فنّاورى امروز) در محل نهاد ریاست جمهورى برگزار شد.
جمهورى اسلامى ایران در حال حاضر داراى چهار فرهنگستان است که تحت نظارت هیئت امناى واحد، حوزههاى مختلف علمى، ادبى و هنرى را ازنظر موضوعى پوشش مىدهند.
شوراى عالى انقلاب فرهنگى، در جلسۀ ۱۳۵ مورَّخ ۱۵/۱۰/۱۳۶۶ خود اساسنامۀ فرهنگستانهاى علوم و علوم پزشکى جمهورى اسلامى ایران را تصویب کرد. این دو فرهنگستان پس از تصویب اساسنامهها در مجلس شوراى اسلامى، تقریباً همزمان با فرهنگستان زبان و ادب فارسى، آغاز به فعالیت کردند. همچنین، شوراى عالى انقلاب فرهنگى، در جلسۀ ۴۳۹ مورَّخ ۲۵/۲/۱۳۷۷ اساسنامۀ فرهنگستان هنر را تصویب کرد و این فرهنگستان نیز بهعنوان چهارمین فرهنگستان جمهورى اسلامى ایران آغاز به کار کرد.
اعضاى اولیۀ منتخب شوراى فرهنگستان عبارت بودند از:
احمد آرام، نصراللّٰه پورجوادى، حسن حبیبى، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدّین خرمشاهى، محمد خوانسارى، محمدتقى دانشپژوه، سیمین دانشور، على رواقى، سیّد جعفر شهیدى، طاهره صفّارزاده، حمید فرزام، فتحاللّٰه مجتبائى، مهدى محقق، سیّد محمد محیط طباطبائى، ابوالحسن نجفى و غلامحسین یوسفى.
از میان این منتخبان، سیمین دانشور، سیّد جعفر شهیدى و غلامحسین یوسفى، از ابتدا، به علت گرفتارىهاى شخصى، از حضور در شورا و عضویت در فرهنگستان عذرخواهى و استعفا کردند.
اهداف فرهنگستان زبان و ادب فارسی
اهدافى که در اساسنامه براى فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نظر گرفته شده به این شرح است:
حفظ قوّت و اصالت زبان فارسى، بهعنوان یکى از ارکان هویت ملّى ایران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامى؛ پروردن زبانى مهذّب و رسا براى بیان اندیشههاى علمى و ادبى و ایجاد انس با مآثر معارف تاریخى در نسل کنونى و نسلهاى آینده؛ رواج زبان و ادب فارسى و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج از کشور؛ ایجاد نشاط و بالندگى در زبان فارسى، به تناسب مقتضیات زمان و زندگى و پیشرفت علوم و فنون بشرى با حفظ اصالت آن.
وظایف
وظایفى که در اساسنامه براى فرهنگستان در نظر گرفته شده به این شرح است:
• سازمان دادن و تمشیت فعالیتهاى ناظر به حفظ میراث زبانى و ادبى فارسى؛
• تأسیس واحدهاى واژهسازى و واژهگزینى و سازمان دادن واحدهاى مشابه در مراکز دانشگاهى و دیگر سازمانهاى علمى و فرهنگى و هماهنگ ساختن فعالیتهاى آنها از راه تبادل تجارب؛
• نظارت بر واژهسازى و معادلیابى در ترجمه از زبانهاى دیگر به زبان فارسى و تعیین معیارهاى لازم براى حفظ و تقویت بنیۀ زبان فارسى در برخورد با مفاهیم و اصطلاحات جدید؛
• کمک به معرفى و نشر میراث زبانى و ادبى فارسى بهصورت اصلى و معتبر؛
• اهتمام در حفظ فرهنگهاى علمى و مردمى و جمعآورى و ضبط و نشر امثالوحکم و کلّیۀ اَعلام و اصطلاحات فارسى در همۀ زمینهها و بهرهبردارى از آنها براى پرورش و تقویت زبان و ادب فارسى؛
• سازمان دادن تبادل تجربهها و دستاوردهاى مراکز پژوهشى در حوزۀ زبان و ادب فارسى و تأمین موجبات بهرهبردارى صحیح از این تجربهها؛
• بهرهبردارى صحیح از زبانهاى محلى (در داخل و خارج از ایران) بهمنظور تقویت و تجهیز این زبان و غنى ساختن و گستردن دامنۀ کارکرد آن؛
• معرفى محققان و ادیبان و خدمتگزاران زبان و ادب فارسى و حمایت از نشر آثار ایشان و کمک به تأمین وسایل فعالیت علمى و فرهنگى آنان و فراهم آوردن موجبات تقدیر از خدمات آنها؛
• بررسى و تصویب نتایج فعالیتهاى مراکز پژوهشى و فرهنگى که تهذیب و اصلاح یا توسعه و تقویت زبان فارسى مفید شمرده مىشوند و ابلاغ و توصیۀ کاربرد آنها به مؤسسات علمى و فرهنگى و سازمانها و نهادهاى عمومى.
طبق اساسنامه، فرهنگستان داراى اعضاى پیوسته و وابسته و افتخارى است. تعداد اعضاى پیوستۀ ایرانى حداقل پانزده و حداکثر بیستوپنج نفر، و تعداد اعضاى پیوستۀ غیرایرانى ده نفر است.
اعضاى پیوستۀ ایرانی شوراى فرهنگستان در حال حاضر عبارتاند از:
ژاله آموزگار، موسی اسوار، حسن انورى، نصراللّٰه پورجوادى، محمدرضا ترکی، مسعود جعفری جزی، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهى، محمد دبیرمقدم، حسن رضائی باغبیدی، على رواقى، علىاشرف صادقى، محمود عابدی، کامران فانى، فتحاللّٰه مجتبائى، مهدى محقق، هوشنگ مرادى کرمانى، حسین معصومى همدانى، محمدعلى موحد و محمدجعفر یاحقی.
اعضاى پیوستۀ غیرایرانى شوراى فرهنگستان عبارتاند از:
صفر عبداللّٰه (تاجیکستان)، عبدالنبی ستارزاده (تاجیکستان)، گلرخسار صفیآوا (تاجیکستان)، عبدالقیّوم قویم (افغانستان)، محمد سرور مولایی (افغانستان).
در چند سال اخیر استادان، احمد آرام، عبدالمحمد آیتى، منوچهر امیری، قیصر امینپور، احمد تفضّلى،یداللّٰه ثمره، حسن حبیبى، جواد حدیدى، عبدالمنّان خجندی، محمد خوانسارى، محمدتقى دانشپژوه، بهمن سرکاراتى، اسماعیل سعادت،احمد سمیعى (گیلانى)، دادخدا سِیمالدّین، محمدجان شکورى، طاهره صفّارزاده، حمید فرزام، بدرالزمان قریب، سیّد محمد محیط طباطبایى، مصطفى مقرّبى، عبدالقادر منیازوف، ابوالحسن نجفی، سلیم نیسارى، غلام سرور همایون و محمدحسین یمین از اعضاى پیوستۀ فرهنگستان، چهره در نقاب خاک کشیدهاند.
شوراى فرهنگستان زبان و ادب فارسى با حضور حداقل دوسوم اعضاى پیوستۀ فرهنگستان رسمیّت مىیابد و تصمیمات آن با اکثریت حداقل دوسوم آراى اعضاى حاضر معتبر است.
رئیس فرهنگستان
رئیس فرهنگستان از میان اعضاى فرهنگستان، به پیشنهاد رئیس جمهوری و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حکم ایشان براى یک دورۀ چهارساله انتخاب میشود.
برخى از وظایف رئیس فرهنگستان عبارت است از:
• ارائۀ طرحهاى پژوهشى و علمى و انتشاراتى به شوراى فرهنگستان جهت تصویب؛
• تهیۀ طرح تشکیلات داخلى فرهنگستان و ارائۀ آن براى تصویب هیئت امناى فرهنگستانها پس از تأیید شوراى فرهنگستان؛
• پیشنهاد عضویت فرهنگستان در مجامع بینالمللى به شوراى فرهنگستان و پیگیرى آن با رعایت مقررات و قوانین کشور؛
• انتصاب رؤساى گروههاى علمى و پژوهشى؛
• پیگیرى و نظارت بر حُسن اجراى تصمیمات شوراى فرهنگستان؛
• دعوت از اعضاى شوراى فرهنگستان براى تشکیلات جلسات.
ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسى، از ۱۷/۲/۱۳۷۰ تا ۲۸/۱/۱۳۷۴ بر عهدۀ دکتر حسن حبیبى بود و پس از استعفاى ایشان، دکتر غلامعلى حداد عادل از تاریخ ۲۸/۱/۱۳۷۴ به این سِمَت انتخاب شد. در سال ۱۳۸۳، پس از انتخاب دکتر غلامعلى حداد عادل به ریاست مجلس شوراى اسلامى، مجدداً دکتر حسن حبیبى با اکثریت آرا به ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسى برگزیده شد. با پایان دورۀ ریاست دکتر حسن حبیبی در سال ۱۳۸۷ مجدداً دکتر حداد عادل بهعنوان رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شد.
اعضاى وابستۀ شوراى فرهنگستان عبارتاند از:
مهری باقری، یداللّٰه جلالی پندری، جویا جهانبخش، زهره زرشناس، باقر صدرینیا، علاءالدّین طباطبایی، سیّد حسین فخری (افغانستان)، سیّد احمدرضا قائممقامی، محمدکاظم کاظمی (افغانستان)، آبتین گلکار، رضا منصوری، چنگیز مولایی، محمّدرضا نصیری، رستم وهابزاده (تاجیکستان).
اعضاى وابستۀ ایرانی درگذشتۀ شوراى فرهنگستان عبارتاند از:
رضا سیّد حسینی (۱۳۰۵-۱۳۸۸)
عبّاس حرّی (۱۳۱۵-۱۳۹۲)
اکبر نحوی (۱۳۳۴-۱۴۰۱)
اعضاى افتخاری شوراى فرهنگستان عبارتاند از:
دریا اورس (ترکیه)، ولادیمیر ایوانف (روسیه)، کریستین تئودورسکو (رومانی)، ریحانه خاتون (هندوستان)، جلال خالقی مطلق، هانری دوفوشه کور (فرانسه)، هاشم رجبزاده، نظامالدین زاهدی (تاجیکستان)، دی.پی. سریواستاوا (هندوستان)، چندرشیکهر (هندوستان)، آزرمیدخت صفوی (هندوستان)، افتخارحسین عارف (پاکستان)، شریفحسین قاسمی (پاکستان)، اولریش مارزلف (آلمان)، کریستف ورنر (آلمان).
اعضاى افتخاری درگذشتۀ شوراى فرهنگستان عبارتاند از:
محمد اکرمشاه (پاکستان)
جمشید گیوناشویلی (گرجستان)
ژیلبر لازار (فرانسه)
فضلالله رضا
احمد مهدوی دامغانی
دبیر فرهنگستان
دبیر فرهنگستان، به انتخاب و حکم رئیس فرهنگستان منصوب مىشود. در حال حاضر دکتر محمّدرضا نصیرى دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسى است.
وظایف دبیر فرهنگستان که زیر نظر رئیس فرهنگستان انجام میپذیرد عبارتاند است:
• ادارۀ کلیۀ امور دبیرخانه، اعم از اداری و مالی؛
• تأمین کارکنان مورد نیاز فرهنگستان؛
• انجام دادن سایر اموری که ازطرف فرهنگستان به وی محوّل میشود.
دبیران فرهنگستان از ابتدا تاکنون عبارتاند از:
دکتر محمّدرضا نصیرى، متولد ۱۳۲۴، با مدرک دکترى تاریخ، از بیستوهشتم بهمن ۱۳۷۰ با حکم وزیر علوم و آموزش عالى، دکتر مصطفى معین، و از هفدهم اردیبهشت ۱۳۷۴ با حکم رئیس فرهنگستان، دکتر غلامعلی حداد عادل؛
مهدى فیروزان، متولد ۱۳۳۶، با مدرک کارشناسى ارشد علوم سیاسى، از یازدهم آذر ۱۳۷۵ با حکم دکتر غلامعلی حداد عادل؛
شادروان مسعود فراهانى پارسا، متولد ۱۳۲۷، با مدرک کارشناسى ارشد مدیریت دولتى، از هشتم خرداد ۱۳۷۸ با حکم دکتر غلامعلی حداد عادل؛
مهندس احمد ارژمند، متولد ۱۳۳۰، با مدرک کارشناسى ارشد مدیریت سیستم و بهرهورى، از یکم تیر ۱۳۸۲ با حکم دکتر غلامعلی حداد عادل؛
دکتر محمدرضا نصیرى، متولد ۱۳۲۴، با مدرک دکترى تاریخ، از پانزدهم تیرماه ۱۳۸۵ با حکم دکتر حسن حبیبى.
دکتر سید مجتبی حسینی، متولد ۱۳۵۷، از دهم مهرماه ۱۴۰۰ با حکم دکتر غلامعلی حداد عادل.
معاون علمى و پژوهشی
رئیس فرهنگستان مىتواند، درصورتىکه لازم بداند، یک یا چند معاون تعیین و آنان را در جلسههاى رسمى فرهنگستان معرفى کند. معاون علمى فرهنگستان، از میان اعضاى پیوسته، توسط رئیس فرهنگستان انتخاب و منصوب میشود.
برخى از وظایف معاون علمى به شرح زیر است:
• پیشنهاد افراد به رئیس فرهنگستان براى انتصاب بهعنوان مدیران گروههاى علمى؛
• پیشنهاد طرحهاى پژوهشى و علمى و انتشاراتى به رئیس فرهنگستان براى ارائه به شوراى فرهنگستان جهت تصویب؛
• پیگیرى و نظارت بر حُسن اجراى تصمیمات علمى و پژوهشى شوراى فرهنگستان؛
• برنامهریزى براى هماندیشىها و سخنرانىهاى فرهنگى و پژوهشى؛
• برنامهریزى براى تأمین کتب و مواد مورد نیاز کتابخانۀ مرکزى و مرکز اسناد.
معاونان علمى فرهنگستان از ابتدا تا کنون عبارتاند از:
شادروان دکتر احمد تفضّلى از ۱۳۷۴/۱/۲۸ تا ۱۳۷۵/۱۰/۲۴
شادروان بهمن سرکاراتى از ۱۳۷۹/۸/۱۶ تا مهرماه ۱۳۸۲
دکتر محمّد دبیرمقدم از ۱۳۸۸/۱۰/۱۹ تا کنون